محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

پسرطلای من

بدون عنوان

  اینم عکسای ماسوله.خداروشکر که اتاقی که اجاره کردیم قفل درش خراب بود وگرنه با این شیطنت های تو  یه کاری دست خودت میدادی. چون در که باز میشد با یه شیب خیلی تند روبه رو ویشدیم که برای ما هم ترس اور بود . ...
9 مرداد 1392

بدون عنوان

اینجا توبغلم خوابت برده بود و حسابی عرق کرده بودی برای همین حوله پیچیدم دورت که باد بهت نخوره سرما بخوری ...
9 مرداد 1392

بدون عنوان

اینجا  تو ماشین توی بغلم خوابت برده بود خیلی عرق کرده بودی و برای همین به حوله پیچیدم دورت که باد بهت نخوره سرما بخوری. ...
9 مرداد 1392

خاطرات سفر به گیلان .دومین سفر با عشق زندگیمون.

سلام نفس مامان و بابا سفرمون تموم شد خیلی خوش گذشت..روز اول رفتیم تله کابین وابشار شیطان کوه لاهیجان. وقتی از تله کابین پیاده شدیم دایی جواد از دور یه دختر بجه رو نشونمون داد وکفت ببینین جه قدر شبیه محمد حسینه.راست میگفت خیلی شبیه بودین.رفتیم باهاشون جند تا عکس هم گرفتیم.جالب تر اینکه تو هم خیلی ازش خوشت اومد و دست داداششو پس میزدی که خودت دستشو بگیری.دست اخر هم بوسش کردی و با ناراحتی ازش جدا شدی.تازه تا چند روز بعدش هم همش میگفتی امینا  ...امینا...امینا.اینم عکسا ...
9 مرداد 1392

سفر به گیلان .دومین سفر با عشق زندگیمون.

نبض زندگی مامان و بابا سلام.  ببخش که دبر به وبلاگت سر میزنم چون واقعا وقت کم میارم. همیشه باید پشت سرت باشم و مواظبت باشم که یه وقتی خراب کاری نکنی. و به خودت اسیب نرسونی گلم.ن شاءالله اگه خدا بخواد فردا عازم گیلانیم.من و تو  بابایی و دایی جواد و مریم جان.من یقیین دارم بهمون خیلی خوش میگذره.چون یه همسفر خاص دارم .اون کسی نیست جز یکی یه دونه ی خودم. خیلی دوست دارم. عزیز دلم. این دومین سفری هست که با هم میریم.سفر اولمون تهران بود ولی یه سفر کاری بود  .یه کمی اذیت شدی اخه 8 ماهت بیشتر نبود .اما این سفر فرق داره .مخصوصا اینکه دایی جواد و مریم جون هم باهامون هستن.راستی چند تا اهنگ کودکانه ی فارسی و انگلیسی به علاوه ی اهنگای مورد ع...
2 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرطلای من می باشد